جیمین فیک زندگی پارت ۶۵#

جیمین فیک زندگی پارت۶۵#


ویو ات

النا: ددی چرااین دختره اینجاست
جیمین: چند بار گفتم به من نگو ددی
النا: باشه راستی به این دخترا گفتی بچت توی شکممه
ات: باشه من ... من دیگه باید برم( بغضی که سعی در پنهان کردن داشت)
جیمین: ات باید باهات حرف بزنم

رفتیم توی اتاق جیمین تا حرف بزنیم

ات: جیمین اینجا چه خبره
جیمین: من خودم تازه متوجه شدم حاملست
ات: چرا راحت توی خونه داره ول میچرخه
جیمین: نیتونستم با این وضعش بزارم زندونی باشه
ات: جیمین تو واقعا حرف این رو باور میکنی
جیمین: خب ازمایش داد و بارداره
ات: نکنه حسی بهش داری که انقدر مواظبشی
جیمین: عشقم دیگه این حرف و نزن من عاشق تو ام نه اون و تا ابد عاشقت میمونم و تنها دلیلی که من از النا محافظت میکنم بچه توی شکمش هست چون...
ات: چوپ من نمیتونم حامله بشم . مگه نه
جیمین: مه منظورم این نبود
ات: برای همین تو به هرزه های دیگه نیاز داری تا برات بچه بیارن
جیمین: اره جون تو نمیتونی بچه دار بشی. الانم بچه من تو شکم اون زنه نمیتون به خاطر تو تنها بچم رو بکشم و بعدش هم هیچ وقت نتونم بچه داشته باشم ...
.
.
.
امیدوارم خوشتون بیاد و حمایت کنید.
دیدگاه ها (۶)

جیمین فیک زندگی پارت ۶۶

جیمین فیک زندگی پارت ۶۷#

جیمین فیک زندگی پارت ۶۴#

جیمین فیک زندگی پارت ۶۳#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط